سوره شعراء

شعراء
< فرقان - نمل >
شماره سوره ۲۶
جزء ۱۹
نزول
ترتیب نزول ۴۷
مکی/مدنی مکی
اطلاعات آماری
تعداد آیات ۲۲۷
تعداد کلمات ۱۲۲۳
تعداد حروف ۵۶۳۰

سوره شُعَراء بیست و ششمین سوره و از سوره‌های مکی قرآن است که در جزء ۱۹ قرآن جای دارد. نام‌گذاری این سوره به نام شُعَراء به دلیل سخن گفتن از شاعران در آیات ۲۲۴ تا ۲۲۷ آن است.

سوره شعراء به موضوع نهضت انبیاء از حضرت نوح(ع) تا حضرت محمد(ص) و یادآوری سرانجام دشمنان آنان پرداخته و بیشتر روی اصول اعتقادی، توحید، معاد، دعوت پیامبران و اهمیت قرآن تأکید می‌کند. هدف اصلی سوره شعراء را دلداری به پیامبر در برابر تکذیب‌ها و تهمت‌های قومش دانسته‌اند.

آیه انذار که در آن، خدا از پیامبر(ص) می‌خواهد تا خویشان نزدیکش را به اسلام دعوت کند، از آیات مشهور سوره شعراء است. در فضیلت تلاوت این سوره آمده است هر کسی سوره شعرا را بخواند، به ازاء هر فردی که ایمان به نوح، هود، شعیب، صالح، ابراهیم، عیسی و محمد آورده و هر فردی که آنها را تکذیب کرده، ده پاداش داده می‌شود.

معرفی

نامگذاری

نام‌گذاری این سوره به نام شُعَراء به دلیل سخن گفتن از شاعران در آیات پایانی (۲۲۴ تا۲۲۷) این سوره است. نام دیگر این سوره طسم (خوانده می‌شود طا سین میم) است؛ چراکه با همین حروف مُقطَّعه شروع می‌شود. نام دیگر این سوره جامعه است؛ زیرا علاوه بر مسائل گوناگون، داستان چندین پیامبر و اقوام گذشته را در خود جمع کرده است.

مکان و ترتیب نزول

سوره شعراء جزو سوره‌های مکی و در ترتیب نزول، چهل و هفتمین سوره‌ای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، بیست و ششمین سوره است و در جزء نوزدهم قرآن جای دارد.

تعداد آیات و دیگر ویژگی‌ها

سوره شعراء ۲۲۷ آیه، ۱۲۲۳ کلمه و ۵۶۳۰ حرف دارد و از نظر حجم، از سوره‌های مَثانی و متوسط است که نیم جزء قرآن را در بر گرفته است. سوره شعراء دوازدهمین سوره از سوره‌های مقطعات (سوره‌هایی که با حروف مقطعه آغاز می‌شوند) است و به این دلیل که با «طسم» شروع می‌شود، آن را جزو سوره‌های طَواسین دانسته‌اند.

سوره شعراء بیشترین تعداد آيات را بعد از سوره بقره دارد؛ هرچند از نظر تعداد كلمات چنين نيست و از بسيارى از سوره‌های قرآن كوتاه‌تر است.

محتوا

[از دیدگاه علامه طباطبایی هدف اصلی سوره دلداری به پیامبر است که در برابر تکذیب‌ اکثریت قومش نسبت به کتاب آسمانی(قرآن) و تهمت‌هایی مثل جنون و شاعری اندوهگین است و نیز با بیان داستان‌های پیامبران پیشین و یادآوری سرانجام دشمنان آنان، به منکران پیامبر هشدار داده که از سرنوشت آنان عبرت بگیرند. مقاصد این سوره را توحید الهی، خوف از آخرت، تصدیق وحی بر حضرت محمد(ص) و رسالت جهانی او، دعوت به تقوا، بدفرجامی مخالفین نهضت انبیای الهی، منطق استبداد، شروع هرکار اصلاحی از خود و برنامه رستگاری و سرفرازی دانسته‌اند.

لحن آیات این سوره را هماهنگ با دیگر سوره‌های مکی دانسته‌اند که بیشتر روی اصول اعتقادی، توحید، معاد، دعوت پیامبران و اهمیت قرآن تأکید می‌کند.

تفسیر نمونه محتوای سوره شعرا را به سه بخش تقسیم کرده است:

  • بخش اول: عظمت قرآن، دلداری به پیامبر در برابر پافشاری و خیره‌سری مشرکان، اشاره به نشانه‌های توحید و سخن از صفات خدا؛
  • بخش دوم: بازگویی فرازهایی از سرگذشت و مبارزات پیامبرانی چون نوح، ابراهیم، لوط، هود، صالح، شعیب و به‌ویژه موسی و اشاره به استدلال‌های منکران پیامبران و شباهت آن با استدلال‌های منکران پیامبر اسلام و در نهایت بیان عاقبت منکران پیامبران گذشته؛
  • بخش سوم: نتیجه‌گیری بخش‌های گذشته، توصیه به پیامبر درباره شیوه دعوت به اسلام و برخورد با مؤمنان، دلداری به پیامبر و بشارت به مؤمنان.
محتوای سوره شعراء
 
 
 
 
افراد لجوج و بی‌منطق هدایت‌پذیر نیستند
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
گفتار سوم: آیه ۱۹۲ـ۲۲۷
دلایل حقانیت قرآن و نادرستی لجاجت کافران
 
گفتار دوم: آیه ۱۰ـ۱۹۱
پندنگرفتن کافران از فرجام دشمنان پیامبر
 
گفتار اول: آیه ۱ـ۹
دلداری پیامبر به‌خاطر لجاجت کافران
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
دلیل اول: آیه ۱۹۲ـ۱۹۵
نزول قرآن به زبان گویا و روشن
 
نمونه اول: آیه ۱۰ـ۶۸
سرانجام فرعون
 
مطلب اول: آیه ۱ـ۴
اندوه پیامبر به خاطر ایمان‌نیاوردن کافران
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
دلیل دوم: آیه ۱۹۶ـ۲۰۹
گواهی کتاب‌های آسمانی پیشین به حقانیت قرآن
 
نمونه دوم: آیه ۶۹ـ۱۰۴
سرانجام دشمنان حضرت ابراهیم
 
مطلب دوم: آیه ۵ـ۹
انکار همه آیات الهی توسط کافران لجوج
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
دلیل سوم: آیه ۲۱۰ـ۲۲۳
قرآن سخن شیاطین جن نیست
 
نمونه سوم: آیه ۱۰۵ـ۱۲۲
سرانجام دشمنان حضرت نوح
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
دلیل چهارم: آیه ۲۲۴ـ۲۲۷
قرآن شعر و خیال‌بافی نیست
 
نمونه چهارم: آیه ۱۲۳ـ۱۴۰
سرانجام دشمنی قوم عاد با حضرت هود
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
نمونه پنجم: آیه ۱۴۱ـ۱۵۹
سرانجام دشمنی قوم ثمود با حضرت صالح
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
نمونه ششم: آیه ۱۶۰ـ۱۷۵
سرانجام قوم حضرت لوط
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
نمونه هفتم: آیه ۱۷۶ـ۱۹۱
سرانجام دشمنان حضرت شعیب


داستان‌ها و روایت‌های تاریخی

سوره شعراء به قسمت‌هایی از داستان چندین تن از پیامبران و نحوه مواجهه اقوام آنان با دعوت پیامبران پرداخته است.

  • رسالت موسی، گفتگو با فرعون، مبارزه با ساحران، کوچ بنی‌اسرائیل همراه موسی و گذر از دریا، غرق شدن فرعونیان؛ (آیه‌های ۱۰-۶۸)
  • گفتگوی ابراهیم با آزر و قومش، استغفار برای آزر؛ (آیه‌های ۶۹-۸۹)
  • گفتگوی نوح با قوم، غرق شدن قوم و نجات نوح و یارانش؛ (آیه‌های ۱۰۵-۱۲۰)
  • گفتگوی هود با قوم عاد، عذاب قوم عاد؛ (آیه‌های ۱۲۳-۱۴۰)
  • گفتگوی صالح با قوم ثمود، پی‌کردن ناقه صالح، عذاب قوم ثمود؛ (آیه‌های ۱۴۱-۱۵۸)
  • گفتگوی لوط با قوم، عذاب قوم لوط؛ (آیه‌های ۱۶۰-۱۷۶)
  • گفتگوی شعیب با اصحاب ایکه و عذاب آنان. (آیه‌های ۱۷۶-۱۸۹)

شأن نزول برخی آیات

درباره سبب نزول آیات ۲۲۴ تا ۲۲۷ سوره شعراء آمده است که در زمان رسول الله(ص) دو نفر، همدیگر را با زبان شعر هجو می‌کردند و عده‌ای از مردم نادان نیز آنها را تبعیت می‌کردند که آیه «وَ الشُّعَراءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغاوُونَ‏؛ و شاعران را گمراهان پيروى مى‌كنند.» نازل شد. با نزول این آیه عبدالله بن رواحه، کعب بن مالک و حسان بن ثابت نزد پیامبر آمده و گفتند خداوند می‌دانست که ما شاعر هستیم و نزول این آیه باعث هلاکت ما خواهد شد. بعد از این گفتگو آیه ۲۲۷ «إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ ذَكَرُوا اللَّهَ كَثِيراً؛ مگر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده و خدا را بسيار به ياد آورده...» نازل شد.

آیات مشهور

آیاتی از سوره شعراء از جمله آیه انذار، آیات متضمن دعاهای حضرت ابراهیم(ع) (۸۳ تا۸۹) و آیه ۲۱۵ مبنی بر رعایت تواضع نسبت به مؤمنان توسط پیامبر(ص) از آیات مشهور این سوره است.

پیامبران وطلب مزد نکردن از مردم

وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ (آیه ۱۰۹)

(ترجمه: من برای این دعوت، هیچ مزدی از شما نمی‌طلبم؛ اجر من تنها بر پروردگار عالمیان است.)این آیه از زبان حضرت نوح(ع) است که تصریح براین نکته دارد که او دربرابر ابلاغ رسالت الهی به مردم مزد و اجری از آنان در خواست نمی‌کند و هیچ طمع دنیوی در این کار ندارد و فقط از باب خیر خواهی و نصیحت پیام الهی را به قومش می‌رساند وتأکید نوح(ع) بر این که مزدش را «ربّ العالمین» می‌دهد دلالت بر توحید خالص و ناب دارد زیرا که قوم او برای هر عالمی الهی را باور داشتند وآن را عبادت می‌کردند و خدواند(الله) را خدای خدایان(اله الآلهه) می‌دانستند و این که نوح الله را ربّ العالمین معرفی کرده تصریحی است بر توحید در عبادت که همان اختصاص عبادت به ذات خداوند، و این که هیچ کسی جز خدای واحد(الله) شایسته عبادت نیست. در خواست نکردن اجر و مزد از مردم در برابر انجام رسالت در قرآن کریم از زبان دیگر پیامبران نیز نقل شده مانند پیامبر اسلام (ص) در سوره انعام آیه ۹۰ ونیز شعیب(ع) سوره شعرا آیه ۱۸۰و این اختصاص به تعداد محدودی از پیامبران ندارد بلکه تمام آنان تنها برای انجام وظیفه الهی خویش ابلاغ رسالت می‌کردند تفسیر نور از این آیات استفاده کرده‌ که مبلغان دینی نباید توقع مادی ازمردم داشته باشند و از قرار گرفتن در موضع تهمت دنیا پرستی دور باشند و با توکل بر خداوند می توانند از مردم بی نیاز باشند .

دعاهای حضرت ابراهیم(ع)

«رَ‌بِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ﴿٨٣﴾وَاجْعَل لِّي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِ‌ينَ﴿٨٤﴾وَاجْعَلْنِي مِن وَرَ‌ثَةِ جَنَّةِ النَّعِيمِ﴿٨٥﴾وَاغْفِرْ‌ لِأَبِي إِنَّهُ كَانَ مِنَ الضَّالِّينَ﴿٨٦﴾وَلَا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ﴿٨٧﴾يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ﴿٨٨﴾إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّـهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ﴿۸۹﴾»
 (پروردگارا، به من دانش عطا كن و مرا به صالحان ملحق فرماى، و براى من در [ميان‌] آيندگان آوازه نيكو گذار، و مرا از وارثان بهشت پر نعمت گردان، و بر پدرم ببخشاى كه او از گمراهان بود، و روزى كه [مردم‌] برانگيخته مى‌شوند رسوايم مكن: روزى كه هيچ مال و فرزندى سود نمى‌دهد، مگر كسى كه دلى پاك به سوى خدا بياورد.)

آیات ۸۳ تا ۸۹ سوره شعراء دعاهای قرآنی است که از زبان حضرت ابراهیم(ع) نقل شده است. این دعاها پس از یادآوری نعمت‌های خداوند در آیات قبلی است که ابراهیم(ع) را وادار به اظهار حاجت به درگاه الهی نموده تا به قوم بت‌پرست نشان دهد هرچه برای دنیا و آخرت می‌خواهند باید از خداوند طلب کنند و این نشانه‌ای از ربوبیت مطلقه خداوند دانسته شده است.علامه طباطبایی این فراز ازدعای ابراهیم (وَاجْعَلْ لِي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ) را به این معنی تفسیر کرده که در آینده خداوند کسی را مبعوث کند که رسالت او را تبلیغ کند و مردم را به آیین توحیدی او فرابخواند وی افزوده که همین مضمون با تعبیر دیگر در سوره صافات آیه ۱۰۸ در باره ابراهیم (ع) آمده است وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ (ترجمه:و نام نیک او را در امّت‌های بعد باقی نهادیم.) وهمین تعبیری آیه۸۴ سوره شعراء در سوره مریم آیه ۵۰ بعد ازنام زکریا، یحیی، عیسی، ابراهیم، موسی وهارون نیز آمده است وَوَهَبْنَا لَهُمْ مِنْ رَحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا (تر جمه: و از رحمت خود به آنان عطا کردیم؛ و برای آنها نام نیک و مقام برجسته‌ای (در میان همه امّت‌ها) قرار دادیم.) و منظور از این تعبیر این است که رسالت این پیامبران پس از آنان نیز با مبعوث شدن دیگر پیامبران تداوم خواهد داشت. البته برخی از محققان علیا را در آیه ۵۰ سوره مریم وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا به معنای امام علی(ع) دانسته‌اند واز منابع روایی نیز تاییداتی برایش نقل کرده اند.


درخواست علم و دانش، الحاق به صالحان، ماندگاری در یاد و خاطره آیندگان، درخواست عاقبت خیر و بهشت جاویدان، آمرزش گناهان والدین و عدم رسوایی در روز قیامت از دعاهایی است که حضرت ابراهیم از درگاه خداوند طلب اجابت آن را داشت.

آیات ۸۸ و ۸۹ سوره شعراء در مناجات امام علی(ع) در مسجد کوفه به کار رفته است به همین دلیل از آیات مشهور این سوره محسوب می‌گردد.مضمون این دو آیه عدم سودمندی فرزندان واموال در قیامت است زیرا تأثیر این امور منحصر در زندگانی دنیا و در روابط حاکم بر آن است ولی در روز قیامت که روز پرده برداشته شدن از حقایق ومنقطع شدن اسباب دنیایی است نفعی بر آنها مترتب نیست و این دو نمونه (مال و فرزند) به معنای باطل شدن جامعه های دنیایی و آثار حاکم بر آنها در روز قیامت است وتنها معیار سعادتمندی در قیامت بهره‌مندی از قلب سلیم است خواه صاحب قلب سلیم در دنیا مال و فرزند داشته یا نداشته و منظور از قلب سلیم همان نفسی است که از تیره گی های ظلم که همان شرک و معصیت است سالم مانده باشد.

آیه انذار (۲۱۴)

نوشتار اصلی: آیه انذار

«وأَنْذِرْ عَشیرَتَکَ الْأَقْرَبین﴿214﴾»
 (و خویشانِ نزدیکت را هشدار ده.)

پس از نزول آیه انذار در سال سوم بعثت، پیامبر اسلام(ص) مأمور شد خویشانش را به اسلام بخواند و آنان را بیم دهد. بر طبق تفاسیر شیعه و برخی از تفاسیر اهل سنت، پیامبر(ص) چهل نفر از خویشان نزدیکش را به مهمانی دعوت نمود و از آنها خواست اسلام بیاورند و گفت: هر که ایمان بیاورد، وصی و جانشینش خواهد بود. در این جلسه تنها حضرت علی(ع) ایمان آورد. در کتاب‌های شیعه و اهل سنت، روایاتی درباره این آیه از جمله حدیث یوم الدار آمده است. شیعیان از این حدیث برای حقانیت مذهب خود استفاده می‌کنند.

علامه طباطبایی نهی رسول خدا(ص) از شرک در آیه قبلی و انذار نزدیکانش در این آیه را اشاره به عدم وجود استثناء در دعوت دینی دانسته است و افزوده است که هیچ گونه سهل انگاری و مسامحه در ابلاغ رسالت پیامبران نیست (بر خلاف آن چه در نظام پادشاهی هست)و فرقی در بیم دادن و انذار میان پیامبر و امتش و میان نزدیکان و خویشان و بیگانگان نیست .

آیه خفض جناج (۲۱۵)

«وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿215﴾»
 (و براى آن مؤمنانى كه تو را پيروى كرده‌اند، بال خود را فرو گستر.)

تواضع و مهربانی با مؤمنانی که از پیامبر اسلام(ص) پیروی(اطاعت) می‌کنند، دستوری است که خداوند به پیامبرش در این آیه می‌دهد. عبارت کنایی گشودن پر و بال برای مؤمنان را همانند پر و بال گشودن پرندگان برای فرزندان خود، نشانه‌ای از اوج رفتار توأم با مهر و محبت پیامبر(ص) با پیروان خود دانسته‌اند که هم در برابر حوادث احتمالی مصون بمانند و هم از تشتت و پراکندگی حفظ شوند.مضمون این تعبیر و شبیه به آن در آیه ۸۸ سوره حجر نیز آمده است (وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ ترجمه:و بال (عطوفت) خود را برای مؤمنین فرود آر.) منظور از تبعیت مومنان از پیامبر(ص) همان اطاعت از اوست به قرینه آیه بعد(فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِيءٌ مِمَّا تَعْمَلُونَ ترجمه: اگر تو را نافرمانی کنند بگو: «من از آنچه شما انجام می‌دهید بیزارم»)بر این اساس خلاصه معنای دو آیه این است که ای پیامبر اگر این مردم به تو ایمان آوردند واز تو پیروی کردندآنان را دور خود جمع کن و پر و بال رأفت برایشان بگستران و به تربیتشان بپرداز و اگر نافرمانیت کردند از عملشان بیزارى جوى.

استفاده از این تعبیر محبت‌آمیز در این آیه را همچنان به دلیل تعدیل انذاری دانسته‌اند که در آیه قبل وجود داشت؛ با این توضیح که اگر یک‌جا به دلیل مسائل تربیتی تکیه بر بیم و انذار می‌شود؛ بلافاصله تکیه بر محبت و مهربانی شود تا از این دو معجونی مناسب فراهم آید.

فضیلت و خواص

در فضیلت تلاوت این سوره از پیامبر(ص) آمده است هر کسی سوره شعرا را بخواند، به ازاء هر فردی که ایمان به نوح، هود، شعیب، صالح، ابراهیم، عیسی و محمد آورده و هر فردی که آنها را تکذیب کرده، ده پاداش داده می‌شود.

همچنین ببینید: فضائل سور

متن و ترجمه سوره

سوره شعراء

مـتـن ترجمه
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـٰنِ الرَّ‌حِيمِ
طسم ﴿١﴾ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ ﴿٢﴾ لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ ﴿٣﴾ إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ ﴿٤﴾ وَمَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ‌ مِّنَ الرَّ‌حْمَـٰنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِ‌ضِينَ ﴿٥﴾ فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ ﴿٦﴾ أَوَلَمْ يَرَ‌وْا إِلَى الْأَرْ‌ضِ كَمْ أَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ كَرِ‌يمٍ ﴿٧﴾ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُ‌هُم مُّؤْمِنِينَ ﴿٨﴾ وَإِنَّ رَ‌بَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّ‌حِيمُ ﴿٩﴾ وَإِذْ نَادَىٰ رَ‌بُّكَ مُوسَىٰ أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٠﴾ قَوْمَ فِرْ‌عَوْنَ ۚ أَلَا يَتَّقُونَ ﴿١١﴾ قَالَ رَ‌بِّ إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ ﴿١٢﴾ وَيَضِيقُ صَدْرِ‌ي وَلَا يَنطَلِقُ لِسَانِي فَأَرْ‌سِلْ إِلَىٰ هَارُ‌ونَ ﴿١٣﴾ وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنبٌ فَأَخَافُ أَن يَقْتُلُونِ ﴿١٤﴾ قَالَ كَلَّا ۖ فَاذْهَبَا بِآيَاتِنَا ۖ إِنَّا مَعَكُم مُّسْتَمِعُونَ ﴿١٥﴾ فَأْتِيَا فِرْ‌عَوْنَ فَقُولَا إِنَّا رَ‌سُولُ رَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٦﴾ أَنْ أَرْ‌سِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ ﴿١٧﴾ قَالَ أَلَمْ نُرَ‌بِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِ‌كَ سِنِينَ ﴿١٨﴾ وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنتَ مِنَ الْكَافِرِ‌ينَ ﴿١٩﴾قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ ﴿٢٠﴾ فَفَرَ‌رْ‌تُ مِنكُمْ لَمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَ‌بِّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿٢١﴾ وَتِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنْ عَبَّدتَّ بَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ ﴿٢٢﴾ قَالَ فِرْ‌عَوْنُ وَمَا رَ‌بُّ الْعَالَمِينَ ﴿٢٣﴾ قَالَ رَ‌بُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ ﴿٢٤﴾ قَالَ لِمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ ﴿٢٥﴾ قَالَ رَ‌بُّكُمْ وَرَ‌بُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ ﴿٢٦﴾ قَالَ إِنَّ رَ‌سُولَكُمُ الَّذِي أُرْ‌سِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ ﴿٢٧﴾ قَالَ رَ‌بُّ الْمَشْرِ‌قِ وَالْمَغْرِ‌بِ وَمَا بَيْنَهُمَا ۖ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ ﴿٢٨﴾ قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَـٰهًا غَيْرِ‌ي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ ﴿٢٩﴾ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ ﴿٣٠﴾ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿٣١﴾ فَأَلْقَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ ﴿٣٢﴾ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِ‌ينَ ﴿٣٣﴾ قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَـٰذَا لَسَاحِرٌ‌ عَلِيمٌ ﴿٣٤﴾ يُرِ‌يدُ أَن يُخْرِ‌جَكُم مِّنْ أَرْ‌ضِكُم بِسِحْرِ‌هِ فَمَاذَا تَأْمُرُ‌ونَ ﴿٣٥﴾ قَالُوا أَرْ‌جِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِ‌ينَ ﴿٣٦﴾ يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ‌ عَلِيمٍ ﴿٣٧﴾ فَجُمِعَ السَّحَرَ‌ةُ لِمِيقَاتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ ﴿٣٨﴾ وَقِيلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنتُم مُّجْتَمِعُونَ ﴿٣٩﴾ لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَ‌ةَ إِن كَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ ﴿٤٠﴾ فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَ‌ةُ قَالُوا لِفِرْ‌عَوْنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجْرً‌ا إِن كُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِينَ ﴿٤١﴾ قَالَ نَعَمْ وَإِنَّكُمْ إِذًا لَّمِنَ الْمُقَرَّ‌بِينَ ﴿٤٢﴾ قَالَ لَهُم مُّوسَىٰ أَلْقُوا مَا أَنتُم مُّلْقُونَ ﴿٤٣﴾ فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَعِصِيَّهُمْ وَقَالُوا بِعِزَّةِ فِرْ‌عَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ ﴿٤٤﴾ فَأَلْقَىٰ مُوسَىٰ عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ ﴿٤٥﴾ فَأُلْقِيَ السَّحَرَ‌ةُ سَاجِدِينَ ﴿٤٦﴾ قَالُوا آمَنَّا بِرَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿٤٧﴾ رَ‌بِّ مُوسَىٰ وَهَارُ‌ونَ ﴿٤٨﴾ قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ ۖ إِنَّهُ لَكَبِيرُ‌كُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ‌ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ۚ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْ‌جُلَكُم مِّنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ ﴿٤٩﴾ قَالُوا لَا ضَيْرَ‌ ۖ إِنَّا إِلَىٰ رَ‌بِّنَا مُنقَلِبُونَ ﴿٥٠﴾ إِنَّا نَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ‌ لَنَا رَ‌بُّنَا خَطَايَانَا أَن كُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٥١﴾ وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنْ أَسْرِ‌ بِعِبَادِي إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ ﴿٥٢﴾ فَأَرْ‌سَلَ فِرْ‌عَوْنُ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِ‌ينَ ﴿٥٣﴾ إِنَّ هَـٰؤُلَاءِ لَشِرْ‌ذِمَةٌ قَلِيلُونَ ﴿٥٤﴾ وَإِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ ﴿٥٥﴾ وَإِنَّا لَجَمِيعٌ حَاذِرُ‌ونَ ﴿٥٦﴾ فَأَخْرَ‌جْنَاهُم مِّن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿٥٧﴾ وَكُنُوزٍ وَمَقَامٍ كَرِ‌يمٍ ﴿٥٨﴾ كَذَٰلِكَ وَأَوْرَ‌ثْنَاهَا بَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ ﴿٥٩﴾ فَأَتْبَعُوهُم مُّشْرِ‌قِينَ ﴿٦٠﴾ فَلَمَّا تَرَ‌اءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَىٰ إِنَّا لَمُدْرَ‌كُونَ ﴿٦١﴾ قَالَ كَلَّا ۖ إِنَّ مَعِيَ رَ‌بِّي سَيَهْدِينِ ﴿٦٢﴾ فَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنِ اضْرِ‌ب بِّعَصَاكَ الْبَحْرَ‌ ۖ فَانفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْ‌قٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ ﴿٦٣﴾ وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِ‌ينَ ﴿٦٤﴾ وَأَنجَيْنَا مُوسَىٰ وَمَن مَّعَهُ أَجْمَعِينَ ﴿٦٥﴾ ثُمَّ أَغْرَ‌قْنَا الْآخَرِ‌ينَ ﴿٦٦﴾ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُ‌هُم مُّؤْمِنِينَ ﴿٦٧﴾ وَإِنَّ رَ‌بَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّ‌حِيمُ ﴿٦٨﴾ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْرَ‌اهِيمَ ﴿٦٩﴾ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ ﴿٧٠﴾ قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاكِفِينَ ﴿٧١﴾ قَالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ ﴿٧٢﴾ أَوْ يَنفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّ‌ونَ ﴿٧٣﴾ قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا كَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ ﴿٧٤﴾ قَالَ أَفَرَ‌أَيْتُم مَّا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ ﴿٧٥﴾ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمُ الْأَقْدَمُونَ ﴿٧٦﴾ فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِّي إِلَّا رَ‌بَّ الْعَالَمِينَ ﴿٧٧﴾ الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ ﴿٧٨﴾ وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ ﴿٧٩﴾ وَإِذَا مَرِ‌ضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ ﴿٨٠﴾ وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ ﴿٨١﴾ وَالَّذِي أَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ‌ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ ﴿٨٢﴾ رَ‌بِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ ﴿٨٣﴾ وَاجْعَل لِّي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِ‌ينَ ﴿٨٤﴾ وَاجْعَلْنِي مِن وَرَ‌ثَةِ جَنَّةِ النَّعِيمِ ﴿٨٥﴾ وَاغْفِرْ‌ لِأَبِي إِنَّهُ كَانَ مِنَ الضَّالِّينَ ﴿٨٦﴾ وَلَا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ ﴿٨٧﴾ يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ ﴿٨٨﴾ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّـهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ ﴿٨٩﴾ وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ ﴿٩٠﴾ وَبُرِّ‌زَتِ الْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ ﴿٩١﴾ وَقِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ ﴿٩٢﴾ مِن دُونِ اللَّـهِ هَلْ يَنصُرُ‌ونَكُمْ أَوْ يَنتَصِرُ‌ونَ ﴿٩٣﴾ فَكُبْكِبُوا فِيهَا هُمْ وَالْغَاوُونَ ﴿٩٤﴾ وَجُنُودُ إِبْلِيسَ أَجْمَعُونَ ﴿٩٥﴾ قَالُوا وَهُمْ فِيهَا يَخْتَصِمُونَ ﴿٩٦﴾ تَاللَّـهِ إِن كُنَّا لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ ﴿٩٧﴾ إِذْ نُسَوِّيكُم بِرَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿٩٨﴾ وَمَا أَضَلَّنَا إِلَّا الْمُجْرِ‌مُونَ ﴿٩٩﴾ فَمَا لَنَا مِن شَافِعِينَ ﴿١٠٠﴾ وَلَا صَدِيقٍ حَمِيمٍ ﴿١٠١﴾ فَلَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّ‌ةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١٠٢﴾ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُ‌هُم مُّؤْمِنِينَ ﴿١٠٣﴾ وَإِنَّ رَ‌بَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّ‌حِيمُ ﴿١٠٤﴾ كَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿١٠٥﴾ إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿١٠٦﴾ إِنِّي لَكُمْ رَ‌سُولٌ أَمِينٌ ﴿١٠٧﴾ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُونِ ﴿١٠٨﴾ وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ‌ ۖ إِنْ أَجْرِ‌يَ إِلَّا عَلَىٰ رَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٠٩﴾ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُونِ ﴿١١٠﴾ قَالُوا أَنُؤْمِنُ لَكَ وَاتَّبَعَكَ الْأَرْ‌ذَلُونَ ﴿١١١﴾ قَالَ وَمَا عِلْمِي بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿١١٢﴾ إِنْ حِسَابُهُمْ إِلَّا عَلَىٰ رَ‌بِّي ۖ لَوْ تَشْعُرُ‌ونَ ﴿١١٣﴾ وَمَا أَنَا بِطَارِ‌دِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١١٤﴾ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ‌ مُّبِينٌ ﴿١١٥﴾ قَالُوا لَئِن لَّمْ تَنتَهِ يَا نُوحُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمَرْ‌جُومِينَ ﴿١١٦﴾ قَالَ رَ‌بِّ إِنَّ قَوْمِي كَذَّبُونِ ﴿١١٧﴾ فَافْتَحْ بَيْنِي وَبَيْنَهُمْ فَتْحًا وَنَجِّنِي وَمَن مَّعِيَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١١٨﴾ فَأَنجَيْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ﴿١١٩﴾ ثُمَّ أَغْرَ‌قْنَا بَعْدُ الْبَاقِينَ ﴿١٢٠﴾ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُ‌هُم مُّؤْمِنِينَ ﴿١٢١﴾ وَإِنَّ رَ‌بَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّ‌حِيمُ ﴿١٢٢﴾ كَذَّبَتْ عَادٌ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿١٢٣﴾ إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُودٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿١٢٤﴾ إِنِّي لَكُمْ رَ‌سُولٌ أَمِينٌ ﴿١٢٥﴾ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُونِ ﴿١٢٦﴾ وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ‌ ۖ إِنْ أَجْرِ‌يَ إِلَّا عَلَىٰ رَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٢٧﴾ أَتَبْنُونَ بِكُلِّ رِ‌يعٍ آيَةً تَعْبَثُونَ ﴿١٢٨﴾ وَتَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ ﴿١٢٩﴾ وَإِذَا بَطَشْتُم بَطَشْتُمْ جَبَّارِ‌ينَ ﴿١٣٠﴾ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُونِ ﴿١٣١﴾ وَاتَّقُوا الَّذِي أَمَدَّكُم بِمَا تَعْلَمُونَ ﴿١٣٢﴾ أَمَدَّكُم بِأَنْعَامٍ وَبَنِينَ ﴿١٣٣﴾ وَجَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿١٣٤﴾ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿١٣٥﴾ قَالُوا سَوَاءٌ عَلَيْنَا أَوَعَظْتَ أَمْ لَمْ تَكُن مِّنَ الْوَاعِظِينَ ﴿١٣٦﴾ إِنْ هَـٰذَا إِلَّا خُلُقُ الْأَوَّلِينَ ﴿١٣٧﴾ وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ ﴿١٣٨﴾ فَكَذَّبُوهُ فَأَهْلَكْنَاهُمْ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُ‌هُم مُّؤْمِنِينَ ﴿١٣٩﴾ وَإِنَّ رَ‌بَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّ‌حِيمُ ﴿١٤٠﴾ كَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿١٤١﴾ إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ صَالِحٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿١٤٢﴾ إِنِّي لَكُمْ رَ‌سُولٌ أَمِينٌ ﴿١٤٣﴾ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُونِ ﴿١٤٤﴾ وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ‌ ۖ إِنْ أَجْرِ‌يَ إِلَّا عَلَىٰ رَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٤٥﴾ أَتُتْرَ‌كُونَ فِي مَا هَاهُنَا آمِنِينَ ﴿١٤٦﴾ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ﴿١٤٧﴾ وَزُرُ‌وعٍ وَنَخْلٍ طَلْعُهَا هَضِيمٌ ﴿١٤٨﴾ وَتَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا فَارِ‌هِينَ ﴿١٤٩﴾ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُونِ ﴿١٥٠﴾ وَلَا تُطِيعُوا أَمْرَ‌ الْمُسْرِ‌فِينَ ﴿١٥١﴾ الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْ‌ضِ وَلَا يُصْلِحُونَ ﴿١٥٢﴾ قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مِنَ الْمُسَحَّرِ‌ينَ ﴿١٥٣﴾ مَا أَنتَ إِلَّا بَشَرٌ‌ مِّثْلُنَا فَأْتِ بِآيَةٍ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿١٥٤﴾ قَالَ هَـٰذِهِ نَاقَةٌ لَّهَا شِرْ‌بٌ وَلَكُمْ شِرْ‌بُ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ ﴿١٥٥﴾ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿١٥٦﴾ فَعَقَرُ‌وهَا فَأَصْبَحُوا نَادِمِينَ ﴿١٥٧﴾ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ ۗ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُ‌هُم مُّؤْمِنِينَ ﴿١٥٨﴾ وَإِنَّ رَ‌بَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّ‌حِيمُ ﴿١٥٩﴾ كَذَّبَتْ قَوْمُ لُوطٍ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿١٦٠﴾ إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ لُوطٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿١٦١﴾ إِنِّي لَكُمْ رَ‌سُولٌ أَمِينٌ ﴿١٦٢﴾ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُونِ ﴿١٦٣﴾ وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ‌ ۖ إِنْ أَجْرِ‌يَ إِلَّا عَلَىٰ رَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٦٤﴾ أَتَأْتُونَ الذُّكْرَ‌انَ مِنَ الْعَالَمِينَ ﴿١٦٥﴾ وَتَذَرُ‌ونَ مَا خَلَقَ لَكُمْ رَ‌بُّكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم ۚ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ عَادُونَ ﴿١٦٦﴾ قَالُوا لَئِن لَّمْ تَنتَهِ يَا لُوطُ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْمُخْرَ‌جِينَ ﴿١٦٧﴾ قَالَ إِنِّي لِعَمَلِكُم مِّنَ الْقَالِينَ ﴿١٦٨﴾ رَ‌بِّ نَجِّنِي وَأَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ ﴿١٦٩﴾ فَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ ﴿١٧٠﴾ إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِ‌ينَ ﴿١٧١﴾ ثُمَّ دَمَّرْ‌نَا الْآخَرِ‌ينَ ﴿١٧٢﴾ وَأَمْطَرْ‌نَا عَلَيْهِم مَّطَرً‌ا ۖ فَسَاءَ مَطَرُ‌ الْمُنذَرِ‌ينَ ﴿١٧٣﴾ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُ‌هُم مُّؤْمِنِينَ ﴿١٧٤﴾ وَإِنَّ رَ‌بَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّ‌حِيمُ ﴿١٧٥﴾ كَذَّبَ أَصْحَابُ الْأَيْكَةِ الْمُرْ‌سَلِينَ ﴿١٧٦﴾ إِذْ قَالَ لَهُمْ شُعَيْبٌ أَلَا تَتَّقُونَ ﴿١٧٧﴾ إِنِّي لَكُمْ رَ‌سُولٌ أَمِينٌ ﴿١٧٨﴾ فَاتَّقُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُونِ ﴿١٧٩﴾ وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ‌ ۖ إِنْ أَجْرِ‌يَ إِلَّا عَلَىٰ رَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٨٠﴾ أَوْفُوا الْكَيْلَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِ‌ينَ ﴿١٨١﴾ وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ ﴿١٨٢﴾ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْ‌ضِ مُفْسِدِينَ ﴿١٨٣﴾ وَاتَّقُوا الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالْجِبِلَّةَ الْأَوَّلِينَ ﴿١٨٤﴾ قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مِنَ الْمُسَحَّرِ‌ينَ ﴿١٨٥﴾ وَمَا أَنتَ إِلَّا بَشَرٌ‌ مِّثْلُنَا وَإِن نَّظُنُّكَ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ ﴿١٨٦﴾ فَأَسْقِطْ عَلَيْنَا كِسَفًا مِّنَ السَّمَاءِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ ﴿١٨٧﴾ قَالَ رَ‌بِّي أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ ﴿١٨٨﴾ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمْ عَذَابُ يَوْمِ الظُّلَّةِ ۚ إِنَّهُ كَانَ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ ﴿١٨٩﴾ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَةً ۖ وَمَا كَانَ أَكْثَرُ‌هُم مُّؤْمِنِينَ ﴿١٩٠﴾ وَإِنَّ رَ‌بَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّ‌حِيمُ ﴿١٩١﴾ وَإِنَّهُ لَتَنزِيلُ رَ‌بِّ الْعَالَمِينَ ﴿١٩٢﴾ نَزَلَ بِهِ الرُّ‌وحُ الْأَمِينُ ﴿١٩٣﴾ عَلَىٰ قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِ‌ينَ ﴿١٩٤﴾ بِلِسَانٍ عَرَ‌بِيٍّ مُّبِينٍ ﴿١٩٥﴾ وَإِنَّهُ لَفِي زُبُرِ‌ الْأَوَّلِينَ ﴿١٩٦﴾ أَوَلَمْ يَكُن لَّهُمْ آيَةً أَن يَعْلَمَهُ عُلَمَاءُ بَنِي إِسْرَ‌ائِيلَ ﴿١٩٧﴾ وَلَوْ نَزَّلْنَاهُ عَلَىٰ بَعْضِ الْأَعْجَمِينَ ﴿١٩٨﴾ فَقَرَ‌أَهُ عَلَيْهِم مَّا كَانُوا بِهِ مُؤْمِنِينَ ﴿١٩٩﴾ كَذَٰلِكَ سَلَكْنَاهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِ‌مِينَ ﴿٢٠٠﴾ لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ حَتَّىٰ يَرَ‌وُا الْعَذَابَ الْأَلِيمَ ﴿٢٠١﴾ فَيَأْتِيَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُ‌ونَ ﴿٢٠٢﴾ فَيَقُولُوا هَلْ نَحْنُ مُنظَرُ‌ونَ ﴿٢٠٣﴾ أَفَبِعَذَابِنَا يَسْتَعْجِلُونَ ﴿٢٠٤﴾ أَفَرَ‌أَيْتَ إِن مَّتَّعْنَاهُمْ سِنِينَ ﴿٢٠٥﴾ ثُمَّ جَاءَهُم مَّا كَانُوا يُوعَدُونَ ﴿٢٠٦﴾ مَا أَغْنَىٰ عَنْهُم مَّا كَانُوا يُمَتَّعُونَ ﴿٢٠٧﴾ وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْ‌يَةٍ إِلَّا لَهَا مُنذِرُ‌ونَ ﴿٢٠٨﴾ ذِكْرَ‌ىٰ وَمَا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿٢٠٩﴾ وَمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ الشَّيَاطِينُ ﴿٢١٠﴾ وَمَا يَنبَغِي لَهُمْ وَمَا يَسْتَطِيعُونَ ﴿٢١١﴾ إِنَّهُمْ عَنِ السَّمْعِ لَمَعْزُولُونَ ﴿٢١٢﴾ فَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّـهِ إِلَـٰهًا آخَرَ‌ فَتَكُونَ مِنَ الْمُعَذَّبِينَ ﴿٢١٣﴾ وَأَنذِرْ‌ عَشِيرَ‌تَكَ الْأَقْرَ‌بِينَ ﴿٢١٤﴾ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ ﴿٢١٥﴾ فَإِنْ عَصَوْكَ فَقُلْ إِنِّي بَرِ‌يءٌ مِّمَّا تَعْمَلُونَ ﴿٢١٦﴾ وَتَوَكَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ الرَّ‌حِيمِ ﴿٢١٧﴾ الَّذِي يَرَ‌اكَ حِينَ تَقُومُ ﴿٢١٨﴾ وَتَقَلُّبَكَ فِي السَّاجِدِينَ ﴿٢١٩﴾ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ ﴿٢٢٠﴾ هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَىٰ مَن تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ ﴿٢٢١﴾ تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ﴿٢٢٢﴾ يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُ‌هُمْ كَاذِبُونَ ﴿٢٢٣﴾ وَالشُّعَرَ‌اءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ ﴿٢٢٤﴾ أَلَمْ تَرَ‌ أَنَّهُمْ فِي كُلِّ وَادٍ يَهِيمُونَ ﴿٢٢٥﴾ وَأَنَّهُمْ يَقُولُونَ مَا لَا يَفْعَلُونَ ﴿٢٢٦﴾ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَذَكَرُ‌وا اللَّـهَ كَثِيرً‌ا وَانتَصَرُ‌وا مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا ۗ وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ ﴿٢٢٧﴾
به نام خداوند رحمتگر مهربان
طا، سين، ميم. (۱) اين است آيه‌هاى كتاب روشنگر. (۲) شايد تو از اينكه [مشركان‌] ايمان نمى‌آورند، جان خود را تباه سازى. (۳) اگر بخواهيم، معجزه‌اى از آسمان بر آنان فرود مى‌آوريم، تا در برابر آن، گردنهايشان خاضع گردد. (۴) و هيچ تذكر جديدى از سوى [خداى‌] رحمان برايشان نيامد جز اينكه همواره از آن روى برمى‌تافتند. (۵) [آنان‌] در حقيقت به تكذيب پرداختند، و به زودى خبر آنچه كه بدان ريشخند مى كردند، بديشان خواهد رسيد. (۶) مگر در زمين ننگريسته‌اند كه چه قدر در آن از هر گونه جفتهاى زيبا رويانيده‌ايم؟ (۷) قطعاً در اين [هنرنمايى‌] عبرتى است و[لى‌] بيشترشان ايمان‌آورنده نيستند. (۸) و در حقيقت، پروردگار تو همان شكست‌ناپذير مهربان است. (۹) و [ياد كن‌] هنگامى را كه پروردگارت موسى را ندا درداد كه به سوى قوم ستمكار برو: (۱۰) قوم فرعون؛ آيا پروا ندارند؟! (۱۱) گفت: «پروردگارا، مى‌ترسم مرا تكذيب كنند، (۱۲) و سينه‌ام تنگ مى‌گردد، و زبانم باز نمى‌شود، پس به سوى هارون بفرست. (۱۳) و [از طرفى‌] آنان بر [گردن‌] من خونى دارند و مى‌ترسم مرا بكشند.» (۱۴) فرمود: «نه، چنين نيست؛ نشانه‌هاى ما را [براى آنان‌] بِبَريد كه ما با شما شنونده‌ايم.» (۱۵) پس به سوى فرعون برويد و بگوييد: «ما پيامبر پروردگار جهانيانيم، (۱۶) فرزندان اسرائيل را با ما بفرست.» (۱۷) [فرعون‌] گفت: «آيا تو را از كودكى در ميان خود نپرورديم و ساليانى چند از عمرت را پيش ما نماندى؟ (۱۸) و [سرانجام‌] كار خود را كردى، و تو از ناسپاسانى.» (۱۹)گفت: «آن را هنگامى مرتكب شدم كه از گمراهان بودم، (۲۰) و چون از شما ترسيدم، از شما گريختم، تا پروردگارم به من دانش بخشيد و مرا از پيامبران قرار داد. (۲۱) و [آيا] اينكه فرزندان اسرائيل را بنده [خود] ساخته‌اى نعمتى است كه منّتش را بر من مى‌نهى؟» (۲۲) فرعون گفت: «و پروردگار جهانيان چيست؟» (۲۳) گفت: «پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است-اگر اهل يقين باشيد.» (۲۴) [فرعون‌] به كسانى كه پيرامونش بودند گفت: «آيا نمى‌شنويد؟» (۲۵) [موسى دوباره‌] گفت: «پروردگار شما و پروردگار پدران پيشين شما.» (۲۶) [فرعون‌] گفت: «واقعاً اين پيامبرى كه به سوى شما فرستاده شده، سخت ديوانه است.» (۲۷) [موسى‌] گفت: «پروردگار خاور و باختر و آنچه ميان آن دو است-اگر تعقّل كنيد.» (۲۸) [فرعون‌] گفت: «اگر خدايى غير از من اختيار كنى قطعاً تو را از [جمله‌] زندانيان خواهم ساخت.» (۲۹) گفت: «گر چه براى تو چيزى آشكار بياورم؟» (۳۰) گفت: «اگر راست مى‌گويى آن را بياور.» (۳۱) پس عصاى خود بيفكند و بناگاه آن اژدرى نمايان شد. (۳۲) و دستش را بيرون كشيد و بناگاه آن براى تماشاگران سپيد مى‌نمود. (۳۳) [فرعون‌] به سرانى كه پيرامونش بودند گفت: «واقعاً اين ساحرى بسيار داناست. (۳۴) مى‌خواهد با سحر خود، شما را از سرزمينتان بيرون كند، اكنون چه رأى مى‌دهيد؟» (۳۵) گفتند: «او و برادرش را در بند دار و گردآورندگان را به شهرها بفرست، (۳۶) تا هر ساحر ماهرى را نزد تو بياورند.» (۳۷) پس ساحران براى موعدِ روزى معلوم گردآورى شدند. (۳۸) و به توده مردم گفته شد: «آيا شما هم جمع خواهيد شد؟ (۳۹) بدين اميد كه اگر ساحران غالب شدند از آنان پيروى كنيم؟» (۴۰) و چون ساحران پيش فرعون آمدند، گفتند: «آيا اگر ما غالب آييم واقعاً براى ما مزدى خواهد بود؟» (۴۱) گفت: «آرى، و در آن صورت شما حتماً از [زمره‌] مقرّبان خواهيد شد.» (۴۲) موسى به آنان گفت: «آنچه را شما مى‌اندازيد بيندازيد.» (۴۳) پس ريسمانها و چوبدستى‌هايشان را انداختند و گفتند: «به عزّت فرعون كه ما حتماً پيروزيم.» (۴۴) پس موسى عصايش را انداخت و بناگاه هر چه را به دروغ برساخته بودند بلعيد. (۴۵) در نتيجه، ساحران به حالت سجده درافتادند. (۴۶) گفتند: «به پروردگار جهانيان ايمان آورديم: (۴۷) پروردگار موسى و هارون.» (۴۸) گفت: « [آيا] پيش از آنكه به شما اجازه دهم به او ايمان آورديد؟ قطعاً او همان بزرگ شماست كه به شما سحر آموخته است. به زودى خواهيد دانست. حتماً دستها و پاهاى شما را از چپ و راست خواهم بريد و همه‌تان را به دار خواهم آويخت.» (۴۹) گفتند: «باكى نيست، ما روى به سوى پروردگار خود مى‌آوريم. (۵۰) ما اميدواريم كه پروردگارمان گناهانمان را بر ما ببخشايد، [چرا] كه نخستين ايمان‌آورندگان بوديم.» (۵۱) و به موسى وحى كرديم كه: «بندگان مرا شبانه حركت ده، زيرا شما مورد تعقيب قرار خواهيد گرفت.» (۵۲) پس فرعون مأمورانِ جمع‌آورىِ [خود را] به شهرها فرستاد، (۵۳) [و گفت:] «اينها عده‌اى ناچيزند. (۵۴) و راستى آنها ما را بر سر خشم آورده‌اند، (۵۵) و[لى‌] ما همگى به حال آماده‌باش درآمده‌ايم.» (۵۶) سرانجام، ما آنان را از باغستانها و چشمه‌سارها، (۵۷) و گنجينه‌ها و جايگاه‌هاى پر ناز و نعمت بيرون كرديم. (۵۸) [اراده ما] چنين بود، و آن [نعمتها] را به فرزندان اسرائيل ميراث داديم. (۵۹) پس هنگام برآمدن آفتاب، آنها را تعقيب كردند. (۶۰) چون دو گروه، همديگر را ديدند، ياران موسى گفتند: «ما قطعاً گرفتار خواهيم شد.» (۶۱) گفت: «چنين نيست، زيرا پروردگارم با من است و به زودى مرا راهنمايى خواهد كرد.» (۶۲) پس به موسى وحى كرديم: «با عصاى خود بر اين دريا بزن.» تا از هم شكافت، و هر پاره‌اى همچون كوهى سترگ بود. (۶۳) و ديگران را بدانجا نزديك گردانيديم. (۶۴) و موسى و همه كسانى را كه همراه او بودند نجات داديم؛ (۶۵) آنگاه ديگران را غرق كرديم. (۶۶) مسلماً در اين [واقعه‌] عبرتى بود، و[لى‌] بيشترشان ايمان‌آورنده نبودند. (۶۷) و قطعاً پروردگار تو همان شكست‌ناپذير مهربان است. (۶۸) و بر آنان گزارش ابراهيم را بخوان. (۶۹) آنگاه كه به پدر خود و قومش گفت: «چه مى‌پرستيد؟» (۷۰) گفتند: «بتانى را مى‌پرستيم و همواره ملازم آنهاييم.» (۷۱) گفت: «آيا وقتى دعا مى‌كنيد، از شما مى‌شنوند؟ (۷۲) يا به شما سود يا زيان مى‌رسانند؟» (۷۳) گفتند: «نه، بلكه پدران خود را يافتيم كه چنين مى‌كردند.» (۷۴) گفت: «آيا در آنچه مى‌پرستيده‌ايد تأمّل كرده‌ايد؟ (۷۵) شما و پدران پيشين شما؟ (۷۶) قطعاً همه آنها -جز پروردگار جهانيان- دشمن منند. (۷۷) آن كس كه مرا آفريده و همو راهنماييم مى‌كند، (۷۸) و آن كس كه او به من خوراك مى‌دهد و سيرابم مى‌گرداند، (۷۹) و چون بيمار شوم او مرا درمان مى‌بخشد، (۸۰) و آن كس كه مرا مى‌ميراند و سپس زنده‌ام مى‌گرداند، (۸۱) و آن كس كه اميد دارم روز پاداش، گناهم را بر من ببخشايد.» (۸۲) پروردگارا، به من دانش عطا كن و مرا به صالحان ملحق فرماى، (۸۳) و براى من در [ميان‌] آيندگان آوازه نيكو گذار، (۸۴) و مرا از وارثان بهشت پر نعمت گردان، (۸۵) و بر پدرم ببخشاى كه او از گمراهان بود، (۸۶) و روزى كه [مردم‌] برانگيخته مى‌شوند رسوايم مكن: (۸۷) روزى كه هيچ مال و فرزندى سود نمى‌دهد، (۸۸) مگر كسى كه دلى پاك به سوى خدا بياورد. (۸۹) و [آن روز] بهشت براى پرهيزگاران نزديك مى‌گردد. (۹۰) و جهنم براى گمراهان نمودار مى‌شود. (۹۱) و به آنان گفته مى‌شود: «آنچه جز خدا مى‌پرستيديد كجايند؟ (۹۲) آيا ياريتان مى‌كنند يا خود را يارى مى‌دهند؟ (۹۳) پس آنها و همه گمراهان در آن [آتش‌] افكنده مى‌شوند، (۹۴) و [نيز] همه سپاهيان ابليس. (۹۵) آنها در آنجا با يكديگر ستيزه مى‌كنند [و] مى‌گويند: (۹۶) «سوگند به خدا كه ما در گمراهى آشكارى بوديم، (۹۷) آنگاه كه شما را با پروردگار جهانيان برابر مى‌كرديم، (۹۸) و جز تباهكاران ما را گمراه نكردند، (۹۹) در نتيجه شفاعتگرانى نداريم، (۱۰۰) و نه دوستى نزديك. (۱۰۱) و اى كاش كه بازگشتى براىِ ما بود و از مؤمنان مى‌شديم. (۱۰۲) حقاً در اين [سرگذشت درس‌] عبرتى است و[لى‌] بيشترشان مؤمن نبودند. (۱۰۳) و در حقيقت، پروردگار تو همان شكست‌ناپذير مهربان است. (۱۰۴) قوم نوح پيامبران را تكذيب كردند. (۱۰۵) چون برادرشان نوح به آنان گفت: «آيا پروا نداريد؟ (۱۰۶) من براى شما فرستاده‌اى در خور اعتمادم؛ (۱۰۷) از خدا پروا كنيد و فرمانم ببريد، (۱۰۸) و بر اين [رسالت‌] اجرى از شما طلب نمى‌كنم. اجر من جز بر عهده پروردگار جهانيان نيست. (۱۰۹) پس، از خدا پروا كنيد و فرمانم ببريد.» (۱۱۰) گفتند: «آيا به تو ايمان بياوريم و حال آنكه فرومايگان از تو پيروى كرده‌اند؟» (۱۱۱) [نوح‌] گفت: «به [جزئيات‌] آنچه مى‌كرده‌اند چه آگاهى دارم؟ (۱۱۲) حسابشان -اگر درمى‌يابيد- جز با پروردگارم نيست. (۱۱۳) و من طردكننده مؤمنان نيستم. (۱۱۴) من جز هشداردهنده‌اى آشكار [بيش‌] نيستم.» (۱۱۵) گفتند: «اى نوح، اگر دست برندارى قطعاً از [جمله‌] سنگسارشدگان خواهى بود.» (۱۱۶) گفت: «پروردگارا، قوم من مرا تكذيب كردند؛ (۱۱۷) ميان من و آنان فيصله ده، و من و هر كس از مؤمنان را كه با من است نجات بخش.» (۱۱۸) پس او و هر كه را در آن كشتى آكنده با او بود، رهانيديم؛ (۱۱۹) آنگاه باقى‌ماندگان را غرق كرديم. (۱۲۰) قطعاً در اين [ماجرا درس‌] عبرتى بود، و[لى‌] بيشترشان ايمان‌آورنده نبودند. (۱۲۱) و در حقيقت، پروردگار تو همان شكست‌ناپذير مهربان است. (۱۲۲) عاديان، پيامبران [خدا] را تكذيب كردند. (۱۲۳) آنگاه كه برادرشان هود به آنان گفت: «آيا پروا نداريد؟ (۱۲۴) من براى شما فرستاده‌اى در خور اعتمادم. (۱۲۵) از خدا پروا كنيد و فرمانم ببريد. (۱۲۶) و بر اين [رسالت‌] اجرى از شما طلب نمى‌كنم. اجر من جز بر عهده پروردگار جهانيان نيست. (۱۲۷) آيا بر هر تپه‌اى بنايى مى‌سازيد كه [در آن‌] دست به بيهوده‌كارى زنيد؟ (۱۲۸) و كاخهاى استوار مى‌گيريد به اميد آنكه جاودانه بمانيد؟ (۱۲۹) و چون حمله‌ور مى‌شويد [چون‌] زورگويان حمله‌ور مى‌شويد؟ (۱۳۰) پس، از خدا پروا داريد و فرمانم ببريد. (۱۳۱) و از آن كس كه شما را به آنچه مى‌دانيد مدد كرد پروا داريد: (۱۳۲) شما را به [دادن‌] دامها و پسران مدد كرد، (۱۳۳) و به [دادن‌] باغها و چشمه‌ساران؛ (۱۳۴) من از عذاب روزى هولناك بر شما مى‌ترسم. (۱۳۵) گفتند: «خواه اندرز دهى و خواه از اندرزدهندگان نباشى براى ما يكسان است. (۱۳۶) اين جز شيوه پيشينيان نيست. (۱۳۷) و ما عذاب نخواهيم شد.» (۱۳۸) پس تكذيبش كردند و هلاكشان كرديم. قطعاً در اين [ماجرا درس‌] عبرتى بود، و[لى‌] بيشترشان ايمان‌آورنده نبودند. (۱۳۹) و در حقيقت، پروردگار تو همان شكست‌ناپذير مهربان است. (۱۴۰) ثموديان، پيامبران [خدا] را تكذيب كردند؛ (۱۴۱) آنگاه كه برادرشان صالح به آنان گفت: «آيا پروا نداريد؟ (۱۴۲) من براى شما فرستاده‌اى در خور اعتمادم. (۱۴۳) از خدا پروا كنيد و فرمانم ببريد. (۱۴۴) و بر اين [رسالت‌] اجرى از شما طلب نمى‌كنم. اجر من جز بر عهده پروردگار جهانيان نيست. (۱۴۵) آيا شما را در آنچه اينجا داريد آسوده رها مى‌كنند؟ (۱۴۶) در باغها و در كنار چشمه‌ساران، (۱۴۷) و كشتزارها و خرمابنانى كه شكوفه‌هايشان لطيف است؟ (۱۴۸) و هنرمندانه براى خود از كوهها خانه‌هايى مى‌تراشيد. (۱۴۹) از خدا پروا كنيد و فرمانم ببريد. (۱۵۰) و فرمان افراطگران را پيروى مكنيد: (۱۵۱) آنان كه در زمين فساد مى‌كنند و اصلاح نمى‌كنند.» (۱۵۲) گفتند: «قطعاً تو از افسون‌شدگانى. (۱۵۳) تو جز بشرى مانند ما [بيش‌] نيستى. اگر راست مى‌گويى معجزه‌اى بياور. (۱۵۴) گفت: «اين ماده‌شترى است كه نوبتى از آب او راست و روزى معين نوبت آب شماست. (۱۵۵) و به آن گزندى مرسانيد كه عذاب روزى هولناك شما را فرو مى‌گيرد. (۱۵۶) پس آن را پى كردند و پشيمان گشتند. (۱۵۷) آنگاه آنان را عذاب فرو گرفت. قطعاً در اين [ماجرا] عبرتى است، و[لى‌] بيشترشان ايمان‌آورنده نبودند. (۱۵۸) و در حقيقت، پروردگار تو همان شكست‌ناپذير مهربان است. (۱۵۹) قوم لوط فرستادگان را تكذيب كردند. (۱۶۰) آنگاه برادرشان لوط به آنان گفت: «آيا پروا نداريد؟ (۱۶۱) من براى شما فرستاده‌اى در خور اعتمادم. (۱۶۲) از خدا پروا داريد و فرمانم ببريد. (۱۶۳) و بر اين [رسالت‌] اجرى از شما طلب نمى‌كنم. اجر من جز بر عهده پروردگار جهانيان نيست. (۱۶۴) آيا از ميان مردم جهان، با مردها در مى‌آميزيد؟ (۱۶۵) و آنچه را پروردگارتان از همسرانتان براى شما آفريده وامى‌گذاريد؟ [نه،] بلكه شما مردمى تجاوزكاريد. (۱۶۶) گفتند: «اى لوط، اگر دست برندارى، قطعاً از اخراج‌شدگان خواهى بود.» (۱۶۷) گفت: «به راستى من دشمن كردار شمايم. (۱۶۸) پروردگارا، مرا و كسان مرا از آنچه انجام مى‌دهند رهايى بخش.» (۱۶۹) پس او و كسانش را همگى، رهانيديم- (۱۷۰) جز پيرزنى كه از باقى‌ماندگان [در خاكستر آتش‌] بود. (۱۷۱) سپس ديگران را سخت هلاك كرديم. (۱۷۲) و بر [سر] آنان بارانى [از آتش گوگرد] فرو ريختيم. و چه بد بود باران بيم‌داده‌شدگان. (۱۷۳) قطعاً در اين [عقوبت‌] عبرتى است، و[لى‌] بيشترشان ايمان‌آورنده نبودند. (۱۷۴) و در حقيقت، پروردگار تو همان شكست‌ناپذير مهربان است. (۱۷۵) اصحاب ايكه فرستادگان را تكذيب كردند. (۱۷۶) آنگاه كه شعيب به آنان گفت: «آيا پروا نداريد؟ (۱۷۷) من براى شما فرستاده‌اى در خور اعتمادم. (۱۷۸) از خدا پروا داريد و فرمانم ببريد. (۱۷۹) و بر اين [رسالت‌] اجرى از شما طلب نمى‌كنم. اجر من جز بر عهده پروردگار جهانيان نيست. (۱۸۰) پيمانه را تمام دهيد و از كم‌فروشان مباشيد. (۱۸۱) و با ترازوى درست بسنجيد. (۱۸۲) و از ارزش اموال مردم مكاهيد و در زمين سر به فساد بر مداريد. (۱۸۳) و از آن كس كه شما و خلق [انبوه‌] گذشته را آفريده است پروا كنيد.» (۱۸۴) گفتند: «تو واقعاً از افسون‌شدگانى.» (۱۸۵) «و تو جز بشرى مانند ما [بيش‌] نيستى، و قطعاً تو را از دروغگويان مى‌دانيم. (۱۸۶) پس اگر از راستگويانى، پاره‌اى از آسمان بر [سر] ما بيفكن.» (۱۸۷) [شعيب‌] گفت: «پروردگارم به آنچه مى‌كنيد داناتر است.» (۱۸۸) پس او را تكذيب كردند، و عذابِ روزِ ابر [آتشبار] آنان را فرو گرفت. به راستى آن، عذاب روزى هولناك بود. (۱۸۹) قطعاً در اين [عقوبت درسِ‌] عبرتى است، و[لى‌] بيشترشان ايمان آورنده نبودند. (۱۹۰) و در حقيقت، پروردگار تو همان شكست‌ناپذير مهربان است. (۱۹۱) و راستى كه اين [قرآن‌] وحى پروردگار جهانيان است. (۱۹۲) «روح الامين» آن را بر دلت نازل كرد، (۱۹۳) تا از [جمله‌] هشداردهندگان باشى؛ (۱۹۴) به زبان عربى روشن، (۱۹۵) و [وصف‌] آن در كتابهاى پيشينيان آمده است. (۱۹۶) آيا براى آنان، اين خود دليلى روشن نيست كه علماى بنى‌اسرائيل از آن اطّلاع دارند؟ (۱۹۷) و اگر آن را بر برخى از غير عرب زبانان نازل مى‌كرديم، (۱۹۸) و پيامبر آن را برايشان مى‌خواند به آن ايمان نمى‌آوردند. (۱۹۹) اين گونه در دلهاى گناهكاران، [انكار را] راه مى‌دهيم: (۲۰۰) كه به آن نگروند تا عذاب پردرد را ببينند، (۲۰۱) كه به طور ناگهانى -در حالى كه بى‌خبرند- بديشان برسد. (۲۰۲) و بگويند: «آيا مهلت خواهيم يافت؟» (۲۰۳) پس آيا عذاب ما را به شتاب مى‌خواهند؟ (۲۰۴) مگر نمى‌دانى كه اگر سالها آنان را برخوردار كنيم، (۲۰۵) و آنگاه آنچه كه [بدان‌] بيم داده مى‌شوند بديشان برسد، (۲۰۶) آنچه از آن برخوردار مى‌شدند، به كارشان نمى‌آيد [و عذاب را از آنان دفع نمى‌كند]؟ (۲۰۷) و هيچ شهرى را هلاك نكرديم مگر آنكه براى آن هشداردهندگانى بود. (۲۰۸) [تا آنان را] تذكر [دهند]؛ و ما ستمكار نبوده‌ايم. (۲۰۹) و شيطانها آن را فرود نياورده‌اند. (۲۱۰) و آنان را نسزد و نمى‌توانند [وحى كنند]. (۲۱۱) در حقيقت آنها از شنيدن، معزول [و محروم‌]اند. (۲۱۲) پس با خدا، خداى ديگر مخوان كه از عذاب‌شدگان خواهى شد. (۲۱۳) و خويشان نزديكت را هشدار ده. (۲۱۴) و براى آن مؤمنانى كه تو را پيروى كرده‌اند، بال خود را فرو گستر. (۲۱۵) و اگر تو را نافرمانى كردند، بگو: «من از آنچه مى‌كنيد بيزارم.» (۲۱۶) و بر [خداىِ‌] عزيزِ مهربان توكل كن، (۲۱۷) آن كس كه چون [به نماز] برمى‌خيزى تو را مى‌بيند، (۲۱۸) و حركت تو را در ميان سجده‌كنندگان [مى‌نگرد]. (۲۱۹) او همان شنواى داناست. (۲۲۰) آيا شما را خبر دهم كه شياطين بر چه كسى فرود مى‌آيند؟ (۲۲۱) بر هر دروغزن گناهكارى فرود مى‌آيند، (۲۲۲) كه [دزدانه‌] گوش فرا مى‌دارند و بيشترشان دروغگويند، (۲۲۳) و شاعران را گمراهان پيروى مى‌كنند. (۲۲۴) آيا نديده‌اى كه آنان در هر واديى سرگردانند؟ (۲۲۵) و آنانند كه چيزهايى مى‌گويند كه انجام نمى‌دهند. (۲۲۶) مگر كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده و خدا را بسيار به ياد آورده و پس از آنكه مورد ستم قرار گرفته‌اند يارى خواسته‌اند. و كسانى كه ستم كرده‌اند به زودى خواهند دانست به كدام بازگشتگاه برخواهند گشت. (۲۲۷)


سوره پیشین:
سوره فرقان
سوره شعراء
سوره‌های مکیسوره‌های مدنی
سوره پسین:
سوره نمل

١.فاتحه ٢.بقره ٣.آل‌عمران ٤.نساء ٥.مائده ٦.انعام ٧.اعراف ٨.انفال ٩.توبه ١٠.یونس ١١.هود ١٢.یوسف ١٣.رعد ١٤.ابراهیم ١٥.حجر ١٦.نحل ١٧.اسراء ١٨.کهف ١٩.مریم ٢٠.طه ٢١.انبیاء ٢٢.حج ٢٣.مؤمنون ٢٤.نور ٢٥.فرقان ٢٦.شعراء ٢٧.نمل ٢٨.قصص ٢٩.عنکبوت ٣٠.روم ٣١.لقمان ٣٢.سجده ٣٣.احزاب ٣٤.سبأ ٣٥.فاطر ٣٦.یس ٣٧.صافات ٣٨.ص ٣٩.زمر ٤٠.غافر ٤١.فصلت ٤٢.شوری ٤٣.زخرف ٤٤.دخان ٤٥.جاثیه ٤٦.احقاف ٤٧.محمد ٤٨.فتح ٤٩.حجرات ٥٠.ق ٥١.ذاریات ٥٢.طور ٥٣.نجم ٥٤.قمر ٥٥.الرحمن ٥٦.واقعه ٥٧.حدید ٥٨.مجادله ٥٩.حشر ٦٠.ممتحنه ٦١.صف ٦٢.جمعه ٦٣.منافقون ٦٤.تغابن ٦٥.طلاق ٦٦.تحریم ٦٧.ملک ٦٨.قلم ٦٩.حاقه ٧٠.معارج ٧١.نوح ٧٢.جن ٧٣.مزمل ٧٤.مدثر ٧٥.قیامه ٧٦.انسان ٧٧.مرسلات ٧٨.نبأ ٧٩.نازعات ٨٠.عبس ٨١.تکویر ٨٢.انفطار ٨٣.مطففین ٨٤.انشقاق ٨٥.بروج ٨٦.طارق ٨٧.اعلی ٨٨.غاشیه ٨٩.فجر ٩٠.بلد ٩١.شمس ٩٢.لیل ٩٣.ضحی ٩٤.شرح ٩٥.تین ٩٦.علق ٩٧.قدر ٩٨.بینه ٩٩.زلزله ١٠٠.عادیات ١٠١.قارعه ١٠٢.تکاثر ١٠٣.عصر ١٠٤.همزه ١٠٥.فیل ١٠٦.قریش ١٠٧.ماعون ١٠٨.کوثر ١٠٩.کافرون ١١٠.نصر ١١١.مسد ١١٢.اخلاص ١١٣.فلق ١١٤.ناس


پانویس

  1. خرمشاهی، «سوره شعراء»، ص۱۲۴۴.
  2. صفوی، «سوره شعراء»، ص۷۴۴.
  3. معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۶۶.
  4. خرمشاهی، «سوره شعراء»، ص۱۲۴۴.
  5. صفوی، «سوره شعراء»، ص ۷۴۴.
  6. راميار، تاريخ قرآن، ۱۳۸۷ش، ص۵۹۷.
  7. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۵، ص۱۸۰.
  8. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۲۴۹.
  9. صفوی، «سوره شعراء»، ص۷۴۴.
  10. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۵، ص۱۸۰.
  11. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۵، ص۱۷۹و۱۸۰.
  12. خامه‌گر، ساختار سوره‌های قرآن کریم، ۱۳۹۲ش.
  13. عنایه، أسباب النزول القرآنی، ۱۴۱۱ق، ص۲۹۷-۲۹۸.
  14. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، اعلمی بیروت، ج۱۵، ص۲۹۶.
  15. قرائتی، محسن، تفسیر نور، مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، ۱۳۸۳ش، چاپ يازدهم، ج۶، ص ۳۴۱.
  16. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۲۸۵.
  17. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۵، ص۲۶۰.
  18. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، اعلمی بیروت، ج ۱۵،۲۸۶و۲۸۷.
  19. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۵، ص۲۶۰-۲۶۴.
  20. مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۷، ص۴۱۹.
  21. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، اعلمی بیروت، ج ۱۵، ص ۲۸۸و ۲۸۹.
  22. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۵، ص۳۶۷؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۴، ص۵۳۶؛ مولایی‌نیا و مؤمنی، «تفسیر تطبیقی آیه انذار از نگاه فریقین»، ص۱۶۰و۱۶۱.
  23. ابن شهر آشوب، مناقب آل أبي طالب عليهم السلام‏، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۲۴؛ طبری، تاریخ الامم والملوک، دار قاموس الحدیث، ج۲، ص۲۷۹؛ سید بن طاووس، الطرائف، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۲۱؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۵۴۳.
  24. مولایی‌نیا و مؤمنی، «تفسیر تطبیقی آیه «انذار» از نگاه فریقین»، ص۱۴۳.
  25. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۳۲۸-۳۲۹.
  26. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۵، ص۳۲۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۵، ص۳۶۸.
  27. طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، اعلمی بیروت، ج۱۵، ص ۳۲۹.
  28. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۵، ص۳۶۸-۳۶۹.
  29. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۲۸۶.
  1. وَالشُّعَرَاءُ يَتَّبِعُهُمُ الْغَاوُونَ... وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ
  2. چرا که همه آیات سوره شعراء به جز چهار آیه آخر، در مکه نازل شده است. (مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۵، ص۱۷۹.)
  3. قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا ۖ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرَىٰ لِلْعَالَمِينَ
  4. وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ ۖ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَىٰ رَبِّ الْعَالَمِينَ

منابع

  • قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند، تهران، دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۸ق/۱۳۷۶ش.
  • خامه‌گر، محمد، ساختار سوره‌های قرآن کریم، تهیه مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت نورالثقلین، قم، نشر نشرا، ۱۳۹۲ش
  • خرمشاهی، قوام‌الدین، «سوره شعراء»، در دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، به کوشش بهاءالدین خرمشاهی، تهران، دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش.
  • راميار، محمود، تاريخ قرآن،تهران، انتشارات امير کبير،۱۳۸۷ش.
  • صدوق، محمد بن علی، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال‏، قم، دار الشریف رضی، ۱۴۰۶ق.
  • صفوی، سلمان، «سوره شعراء»، در دانشنامه معاصر قرآن کریم، قم، انتشارات سلمان آزاده، ۱۳۹۶ش.
  • طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، تحقیق محمد جواد بلاغی، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
  • عنایه، غازی حسین، أسباب النزول القرآنی، بیروت، دار الجیل‏، ۱۴۱۱ق.
  • معرفت، محمدهادی، آموزش علوم قرآن، [بی‌جا]، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چ۱، ۱۳۷۱ش.
  • مجلسی، محمدتقی، بحارالانوار، بیروت، داراحیا التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.
  • مولایی‌نیا، عزت الله و محمدامین مؤمنی، «تفسیر تطبیقی آیه انذار از نگاه فریقین»، پژوهش‌های تفسیر تطبیقی، ش۱، ۱۳۹۴ش.

پیوند به بیرون